پايان محمدرضاشاه – مجله آنلاين

به برترين مرجع تخصصي در حوزه طراحي سايت و سئو خوش آمديد.

پايان محمدرضاشاه – مجله آنلاين

نابودي دولت نه از لبخندها و راحتي جعفر شريف آمامي استفاده كرد و نه از سختگيري هاي دولت نظامي و گورامرضا آذري نجات يافت. شاپور بختيار ، كه در پايان پرونده دولت را به دست گرفت ، قبلاً باخته بود. مسائل مخالف خود محمدرضا شاه و اصول حكمراني وي بود و تغيير نخست وزير و …

پايان محمدرضاشاه – مجله آنلاين https://online-mag.ir/2021/02/پايان-محمدرضاشاه-مجله-آنلاين/ مجله آنلاين Tue, 09 Feb 2021 23:14:37 0000 مجله همگاني https://online-mag.ir/2021/02/پايان-محمدرضاشاه-مجله-آنلاين/ نابودي دولت نه از لبخندها و راحتي جعفر شريف آمامي استفاده كرد و نه از سختگيري هاي دولت نظامي و گورامرضا آذري نجات يافت. شاپور بختيار ، كه در پايان پرونده دولت را به دست گرفت ، قبلاً باخته بود. مسائل مخالف خود محمدرضا شاه و اصول حكمراني وي بود و تغيير نخست وزير و …

نابودي دولت نه از لبخندها و راحتي جعفر شريف آمامي استفاده كرد و نه از سختگيري هاي دولت نظامي و گورامرضا آذري نجات يافت. شاپور بختيار ، كه در پايان پرونده دولت را به دست گرفت ، قبلاً باخته بود. مسائل مخالف خود محمدرضا شاه و اصول حكمراني وي بود و تغيير نخست وزير و تغيير دولت آنها را آرام نكرد.

به گزارش مجله آنلاين ، اين روزنامه اعتماد كنيد او مي نويسد: “صادقانه بگويم ، هيچ پاسخ روشني براي اين س ofال وجود ندارد كه چه زماني سقوط سلسله پهلوي اجتناب ناپذير بود. به گفته جروند آبراهاميان ، انواع تواريخ مي توانند بحث برانگيز باشند و منجر به مخالفت شوند. در آن زمان ، در ايران جنگي نبود ، هيچ قحطي گسترده نبود و شورشي دهقاني يا كارگري وجود نداشت. به عبارت ديگر ، چيزي به عنوان “ماماي انقلابي” وجود نداشت. از نظر اكثر ناظران خارجي (اما نه همه) ، دولت ايران در آن زمان يك دولت قوي و با ثبات بود (حداقل تا زمستان سال 57) ، با تكيه بر پول نفت و سازماني نيرومند به نام ارتش. ساواك و مخالفان نمي توانست با آن رقابت كند.

به گفته اكثر افراد خارجي ، آنچه در ايران از خارج اتفاق مي افتاد اين بود كه دولت شاه با چالش هاي داخلي قابل توجهي روبرو نبود و تهديد جدي براي بقاي آن نبود. مخصوصاً به اين دليل كه آنها مي دانستند دولت به دشمن رحم نمي كند و هيچ خط قرمزي براي محافظت از خود وجود ندارد. شكل گيري چنين سركوبي فقط به ساواك محدود نمي شود و همانطور كه گزارش سازمان عفو ​​بين الملل در سال 1974 نشان مي دهد دادگاه هاي ايران در آن زمان فاسد بودند ، سياست هاي سركوب را دنبال مي كردند ، وكلا داشتند و … او حقوق بشر را ناديده گرفت و مجاز به “شكنجه” بود. “با اعتقادات مختلف.” البته ، از اواسط سال 1977 ، شاه به كمسيون بين المللي حقوقدانان گفت كه از خود در برابر فشارهاي موجود محافظت كند. از اين پس وي حق قطع ساواك و انتخاب وكيل براي متهم را به دليل شكنجه و اعترافات اجباري دارد ؛ “وكيلي كه از تعقيب و آزار و اذيت دولت در امان است”.

اين عقب نشيني ، كه اولين گام در يك سلسله اقدامات به ظاهر اصلاحي توسط شاه براي ايجاد يك فضاي باز سياسي بود ، مخالفت وي را خدشه دار نكرد و مي توانست او را از بحران مشروعيتي كه در آن بود جدا كند.

هيچ كس به اين “تغيير” اعتقاد نداشت و به وعده از بالا اعتماد نمي كرد (در آن زمان اكثر مخالفان نظريه مهدي بازرگان را داشتند كه مي گفت “آيا تغيير مي كند؟”) خصوصاً خود شاه. از آن به بعد با لجبازي خاص – تا روزي كه در ايران بود ، وي از تقسيم قدرت امتناع ورزيد ، از پذيرفتن حقوق ديگران براي پيوستن به دولت امتناع ورزيد ، و به دشمن سهم واقعي داد. من از دادن آن امتناع ورزيدم.

از تابستان سال 1977 ، زماني كه جمشيد آموزگار جايگزين اميرعباس هويدا شد ، تا زمستان سال 78 ، چهار دولت با سياست ها و شعارهاي مختلف به قدرت رسيدند ، همه مخالفت با بحران نبودند و نهايي بودند ، اما نتيجه را تغيير ندادند. از داستان نابودي دولت نه از لبخندها و راحتي جعفر شريف آمامي استفاده كرد و نه از سختگيري هاي دولت نظامي و گورامرضا آذري نجات يافت. شاپور بختيار ، كه در پايان حادثه دولت را به دست گرفت ، قبلاً باخته بود. “مسئله مخالفت خود محمدرضا شاه و اصول حاكميت وي بود و تغيير نخست وزير و تغيير دولت آنها را آرام نكرد.”

انتهاي پيام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.